حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، نیرنگ ساختن، مکایدت کردن، دستان آوردن، فریفتن، تنبل ساختن، شید آوردن، مکر کردن، نارو زدن، غدر کردن، گول زدن، تبندیدن، کید آوردن، غدر داشتن، گربه شانه کردن، اورندیدن، سالوسی کردن، غدر اندیشیدن، چپ رفتن، حقّه زدن، پشت هم اندازی کردن، خدعه کردن
حیلِه کردن، فَریب دادن، کَلَک زدن، نِیرَنگ ساختَن، مُکایِدَت کَردَن، دَستان آوَردَن، فَریفتَن، تُنبُل ساختَن، شَید آوَردَن، مَکر کَردَن، نارُو زَدَن، غَدر کَردَن، گول زَدَن، تَبَندیدَن، کَید آوَردَن، غَدر داشتَن، گُربِه شانِه کَردَن، اَورَندیدَن، سالوسی کَردَن، غَدر اَندیشیدَن، چَپ رَفتَن، حُقِّه زَدَن، پُشتِ هَم اَندازی کَردَن، خُدعِه کَردَن